@
@nasim_a30

» . . .

صفحه اول

محتوای مورد نظر خیلی ها رو من نمیتونم بسازم؛ اینه که اینا همه کسشر بنظر میاد. از اون طرف هم نیست از این هنری مُنری ها خوشم نمیاد که صد هزار مرتبه شکر «قلم» جذابی هم ندارم. ولی اگه دوست دارید چهارتا حرف مفید بخونید اینجا رو ببینید، بجز اون، این هم فوق العادس: کهکشان آنلاین. مطالب اصیلی توشه و بار هنری هم نداره.


مطالب آخر:

(3) تحلیل جمله @ مجـید

(2) داستان مَن/اَن @ مجـید

قصه ای گویم شنیدن باشد آنرا به صد @ مجـید



آرشیو:



* این نوع آرشیوی که بلاگر ارایه میده تخمی ترین نوع آرشیوه، کاریش هم نمیشه کرد انگار، ناجور تر از اون اینه که حتما باید توی صفحه ی اول باشی تا لینکای آرشیو کار کنه!

متن ها متاسفانه در نسخه ی موبایلی جوری که اصلا ویراست شده نشون داده نمیشه، لطفا حالت [دسکتاپ] صفحه رو استفاده کنید که حق مطلب ادا شه.

       ما از دل افسانه ی بی نام و نشانیم... @ مجـید
ما از دلِ افسانه ی بی نام و نشانیم
از دم همگی جاکش و افسرده روانیم
آکنده ز حرص و طمعِ جنس مخالف
ما کشته ی قوسِ کمرِ دافِ جوانیم
ما مرده ی شش تکه ی آن سیکس پک و رانیم
ما بنده و دیوانه ی آن نافِ نهانیم
در اوج فضاحت به جق آرام نگیریم
ما در پی سکس و بغل و بوسِ لبانیم
معشوقه گر از هر دو نظر دلبر و ناز است
ما منتظر رؤیت آن دُرِ گرانیم
عاشق چو میان ممه ها غرق نیاز است
ما منتظر حادثه بر تختِ روانیم
نک بخوانید و نگایید و  ز من خرده مگیرید
ما که این شعرِ گرانمایه به بی جنبه نخوانیم
 
سعدی چو  ز گورَش بشِنید این غزل از من
گفت به وَالـلـَه من و حافظ  ز غزل هیچ ندانیم
 
۱۳۹۲/۰۴/۱۴ مجـید


ما منتظر رؤیت آن دُرِ گرانیم...

استاد آرایه هایتان حرف نداره.

ارسال یک نظر